loading...

دانلود فیلم ایرانی

بازدید : 1163
چهارشنبه 30 مهر 1399 زمان : 19:30

نتفلیکس سعی می کند ما را معرفی کند: رسول
بررسی ها | 19/10/2018 | توسط ژان کلود ون گوگ
حداقل دو چیز وجود دارد که باید بلافاصله در مورد رسول گفت.
در همین حال ، این فیلم جدید گرت ایوانس ، یکی از کارگردانان اکشن اساسی سینمای معاصر است. ما از زمان شاهکار The Raid 2 که چهار سال پیش منتشر شد ، دیگر آن را ندیدیم. به جز یک فیلم کوتاه سامورایی در سال 2016 ، بقیه زمان پچ پچ و امید دروغین بود. همه امیدوار بودند که The Raid 3 ، توسط کارگردان رسماً انکار شود ، یا فیلم بلند مرتبط با Safe Haven ، فیلم کوتاه پر شور V / H / S / 2 با تیمو Tjahjanto گرفته شود. بنابراین در سال 2017 با اعلام Apostle ، یک فیلم لباس در مورد یک فرقه پرستش دیوانه ، بیرون آمد و کنجکاوی بلافاصله آغاز شد. چه چیزی بیرون خواهد آورد؟ چگونه او چنین ژانر متفاوت از کارهای معمول خود را اداره خواهد کرد؟ آیا بازیگران کاملا انگلیسی و آمریکایی همینطور خواهند بود؟ اما آیا واقعاً مطمئن هستیم که این حرکت درست است؟ مطمئناً من به فیلم اکشن دیگری مثل فیلم های دیگر امیدوار بودم اما با ایده های دیوانه وار و زیبا تر که در ژانر دیگری اعمال می شد ، اما نمی توان انتظار داشت که یک شخص همیشه همان کار را انجام دهد ، با وجود اینکه این کار از هر چیزی بهتر است. بقیه بشریت اما به طور خلاصه ، بنابراین ، شما می توانید به گرت ایوانز اعتماد کنید.
و سپس ، این یک فیلم ترسناک نتفلیکس است که به نظر می رسد دارای تمام اعتبارات متفاوت ، جالب و خشن و دارای چند قهرمان شخصیت بسیار معتبر ، دن استیونز و مایکل شین است. پیش فرض ، به شرطی که ساده باشد ، به نظر می رسد از چیزهای اخیر مانند جادوگر و چیزهای کلاسیک مانند "مرد حصیری" الهام گرفته است: در سال 1905 مردی ، استیونس ، به یک آیین مذهبی نفوذ کرد ، به رهبری مایکل شین و در یک جزیره دور افتاده از بریتانیا ، برای نجات خواهرش البته همه چیز سایه دار است و بوی مافوق طبیعی می دهد. آیا قهرمان ما و غیره می تواند آن را بسازد؟
همه چیز را ثبت کنید ، ما مانند قاطرها بارگیری می کنیم ، بازی را می زنیم و برای ضربات آماده می شویم.


برو عیسی

حداقل دو مشکل وجود دارد که باید بعد از تماشای رسول روشن شود.
در همین حال ، این یک فیلم گرت ایوانز است و انتظار می رود گرت ایوانز استانداردی داشته باشد که از شات عالی به بهترین شات و یک سری صحنه های اکشن با انرژی شخصی که نمی خواهد کار دیگری در زندگی انجام دهد ، گرفته شود. حرکات تنگ دوربین ، اما همچنین توجه به شخصیت های اصلی که با نیاز مدرن به ویرایش دیوانه و وحشت ایجاد نمی کند. و سپس دیدن گرت ایوانز که با دیالوگ های گذشته درگیر است ، یا با یک شخصیت داخلی دقیقاً دقیق یک شخصیت کاملاً دقیق ندارد ، کمی بی جا است. جهت کاملاً مشخصی وجود دارد که باعث ریزش یا اشتباه نمی شود و باعث ایجاد تنش با بریدگی های سخت گیرانه می شود ، اما به نظر نمی رسد توسط او ، اگر نه در یک صحنه انگشت شمار ، در دوربین دستی و در یک لحظه وحشتناک خوب در روده ها شلیک شود. و قدیمی ایده هایی وجود دارد ، خشونت وجود دارد اما به دلایلی همیشه در وسط ، در ابتدا و در انتها نشان داده می شود ، حتی اگر کیتانو باشد. هیچ برشی وجود ندارد ، هیچ مشتی وجود ندارد. خون در حال حاضر ریخته شده است ، و گفتگوی کسانی که آنجا بودند. به همین دلیل ، سقط جنین چاقو و شکنجه مغزباشی چشمگیر و شجاعانه نیست ، اما به سادگی وجود دارد ، در یک لایه روایی توضیح داده شده اما نشان داده نشده وجود دارد.
و در اینجا ما فکر می کنیم که ایوانز همان دسته ای نیست که امیدوار بودیم از او وحشت کند و عملکرد استادانه Safe Haven بیش از او Tjahjanto بود. بیایید بگوییم 50/50 جایی که او پویایی صحنه های اکشن و سایر صحنه ها ، و همچنین اعمال خشونت آمیز را نشان داد بدون اینکه ثانیه ای بریده شود ، که با صدای آرواره ها به زمین متوقف می شود.
مشکل دیگر این است که یک فیلم در مورد یک فرقه است که تلاش بسیار کمی برای بیان این فرقه نیاز دارد. در حالی که کلاس در کارگردانی وجود دارد ، نوشتن توجه کافی به جزئیات لازم را ندارد تا چیزی جالب توجه ایجاد کند که قبل از آن هیچ کس علاقه ای به آن نداشته باشد. مشخص نیست که از کجا آمده است ، چه پیام ، الهام بخشی است ، چه رسد به قالب. پویایی داخلی اختیاری است و همه چیز کمی تصادفی اتفاق می افتد. کشف این راز جذاب است ، اما به محض اینکه آن را فاش کرد هیچ عواقبی ندارد ، هیچ توضیحی وجود ندارد ، و برای فیلمی بودن که همه در آن همه وقت صحبت می کنند ، به طور خلاصه ، من تقریباً از توضیح دادن آن روی تخته سیاه جزیره شاتر پشیمانم. خواندن این گوهر دیوانه از 8 سال پیش).
با توجه به اینکه ، در واقع ، ما از فیلم های جادوی سیاه مانند جادوگر یا فیلم های فرقه ای مانند The Sacrament ناشی می شویم ، اکنون فیلمی ساختیم که بدون استفاده از ذرات جو و الهام از هر دو ، این دو را با هم ترکیب می کند تقریباً پوچ به نظر می رسند. .


برو عیسی

از طرف دیگر ، همیشه این احتمال وجود دارد که نتفلیکس دست در آن بگذارد و دستور قطع خشونت و تغییر در ماوراالطبیعه را بدهد ، جایی که مبارزه منفصل سینما از اهمیت بیشتری برخوردار است. تفسیر آنها پویایی کمی دشوار است و تا زمانی که کسی چیزی نگوید ، ما قادر به دانستن نحوه پیشرفت آن نخواهیم بود. از وجود دارد

بازدید : 1173
سه شنبه 29 مهر 1399 زمان : 23:57

اولین CineUniverse زن است: Supergirl - The Girl of Steel (1984)
بررسی ها | 1394/04/19 | توسط جورج رومر و زنا رولندز
دو سال پیش Wonder Woman (زن شگفت انگیز) بیرون آمد و دوستان ناباب ، چه آزار و زحمتی را کشیدند که او را اولین زن سینمایی در تاریخ نامیدند ، یا نه؟ درست است، واقعی؟ اه ؟؟؟ ما حداقل Supergirl ، 1984 را فراموش کرده بودیم. این نه تنها یک زن سینمایی بود ، بلکه نه تنها کاملاً جریان اصلی داشت و بودجه عظیمی هم داشت ، بلکه اولین تلاش CineUniverse بود ، همان چیزی که در آن زمان بود. این به معنای واقعی کلمه تنها حق رای دادن ابرقهرمانان بود ، یعنی سوپرمن. اما این خیلی سریع هم بود که خیلی زود همه فراموشش کردند. و سپس آن را بازیابی می کنیم: جورج رومر درباره این فیلم به شما می گوید و سپس زنا رولندز به س theال ظریف تری پاسخ می دهد: چرا Wonder Woman بله و این نه؟


شما تلاش خواهید کرد و اعتقاد دارید که یک دختر نیز می تواند پرواز کند

سوپرمن هر کاری می کند انجام می دهد
توسط جورج رومر

می توانید آن را به دلخواه خود برگردانید ، می توانید از آن یک نماد فمینیستی کنید تا سعی کنید آن را به روز کنید ، اما در آخر این یک واقعیت غیر قابل انکار باقی می ماند: Supergirl متعلق به دوره دیگری از کمیک ها ، فرهنگ خودش است. دورانی که نویسندگان غالباً سفیدپوست ، هنگامی که مجبور بودند به یک ابرقهرمان قوی برسند ، چیزی جز نسخه زن یک ابرقهرمان مشهور مرد سفیدپوست تصور نمی کنند (البته با استثناهای خاص: برای یک Supergirl و یک Batgirl یک زن شگفت انگیز).


پولت

بنابراین ، Supergirl شخصیتی دشوار برای مدیریت در دنیایی غیر از آمریکا در دهه 1950/1960 است. این در تلویزیون به خوبی پیش رفت ، جایی که CW مجبور شد با شخصیت های فرعی کار کند و به یک هنر تبدیل شود. اما حتی در آنجا آنها هنوز مجبور بودند با این سوال از نام قفسه سینه روبرو شوند: "چرا Supergirl و نه Super Woman؟".

1984 مطمئناً 2019 نیست. در سال 2019 ، در یک فیلم شما هرگز صحنه ای را پیدا نخواهید کرد که دو متجاوز متجاوز پس از تلاش برای تعرض به زن اشتباه با شوخی از بین بروند (البته Supergirl): "ادی ، اگر آیا این را برای خود نگه می داریم؟ ". چه تجسماتی از این متجاوزین!


پسران پسر خواهند بود.

1984 ، با این حال ، حتی 1959 نیست. Supergirl باید در طی یک دهه انقلابی ، از بسیاری جنبه های زیبایی شناختی و روایی ، زمینه سازی شود. در سال 1984 ما پرنسس لعیا را داشتیم. فیلم هایی مانند هالووین و بیگانه قبلاً دختر نهایی و همه چیز همراه آن را معرفی کرده بودند. در همان سال شاهد انتشار Nightmare خواهیم بود. در سالهای بعد ، لبیک ، در دنیای خارق العاده اوز ، لیدیهاوک می رسید. ایده زن به عنوان یک موضوع منفعل از آرزو یا شاهزاده خانم برای نجات بخشیدن به قطعه قطعه بود. و یک فیلم در مورد همسر زن سوپرمن ، روی کاغذ ، برای قرار گرفتن در آن مسیر عالی بود.

با این حال ، یک مشکل بزرگ وجود دارد. در واقع دو اول: Supergirl توسط سفیدپوستان نوشته و کارگردانی می شود. دوم: توسط سالکیندز تولید می شود ، که فقط یک سال قبل برخلاف منطق و علی رغم موفقیت دو سوپرمن اول تصمیم گرفته بود که لازم است سوپرمن III به کمدی با بازی ریچارد پرایور تبدیل شود.

و خلاصه اینکه در آخر چه اتفاقی می افتد؟ این طرح سوپرگرل ، علیرغم این واقعیت که وی از نظر تئوریکی همان قدرت های پسر عموی خود را دارد و بنابراین قادر به مقابله با تهدیدهای قابل مقایسه است ، به یک مثلث عشقی تبدیل می شود که در آن قهرمان داستان و جادوگر دشمن تلخ او (فی داونا به طور مداوم با چراغ روشن می شود) سستی از نوآر ، به حدی که من می توانم شرط بندی کنم که او تکنسین خودش را دارد) برای به دست آوردن قلب یک سرایدار تلاش می کند.


"او آنجاست! او تکنسین روشنایی است که اجازه نمی دهد من از محله چینی ها بروم! "

بدیهی است که سوپرمن قبل از عزیمت به یک مأموریت دیپلماتیک بین سیاره ای (همانطور که در یک صحنه از رادیو گفته شد ، برای توجیه این واقعیت که کریستوفر ریو ظاهر نمی شود) اضافه کار کرده بود و حتی یک مغول قهوه هم در آنجا نبود. کتک زدن

شاید جالب ترین نکته فیلم ، فراتر از نارسایی هایش ، خیال پردازی آن باشد. دیوید اودل ، نویسنده فیلمنامه ، كریستال تاریك را نیز نوشت و «فرمانروایان جهان» را برای كانون می نوشت. تلاش برای کانال سوپرگرل در یک ژانر خاص مشهود است ، که به عنوان چیزی مناسب برای حساسیت های زنانه تلقی می شود. و صحبت از حساسیت است: کارگردان فرانسوی Jeannot Szwarc دوز خوبی از ذائقه اروپایی را در آن قرار می دهد ، به حدی که به نظر می رسد در برخی نقاط خاص شاهد چرخش داستان Neverending Story (معاصر است ، باید گفت) در کیهان DC است. دستبندی که کارا با آن امگادرون را ردیابی می کند مانند یک تکیه باقی مانده از فیلم پترسن به نظر می رسد. امتیاز جری گلداسمیت ، شاید بهترین چیز در مورد فیلم ، کمک زیادی به این برداشت می کند.


دمار از روزگارمان درآورد ، حتی کمتر.

ما در دوره ای هستیم که همانطور که قبلاً در مورد سوپرمن III دیده شد ، هیچ کس علاقه ای به احترام به قانون کمیک ندارد. در حالی که آون

بازدید : 342
سه شنبه 29 مهر 1399 زمان : 23:57

این فقط راک اند رول است اما شیطان آن را دوست دارد: دریافت Lords of Chaos
بررسی ها | 22/04/2019 | توسط لورل کوبریک و جورج رومر
قطعه SKULL STANLIO


… کل شیطان؟

صحبت از Lords of Chaos چقدر سخت است.

بلک متال ، به عنوان یک صحنه در نظر گرفته شده است ، اولین صحنه ، با توجه به سخت ترین صحنه ، همه دیگران نمرده اند ، آنها هرگز زندگی نکرده اند ، پاسخ "بله" به سوال "آنها یک دسته از بچه های همیشه تغییر یافته بودند که آیا آنها می خواستند همه چیز را به اسم هیچ چیز یا فرقه واقعی که با موسیقی خود توانسته است آنجا را حفاری کند ، جایی که هیچ کس دیگر نرفته است و دیگر نخواهد آمد ، "؟ اگرچه این یک پدیده فرهنگی بود که شاید به طور مستقیم درگیر چند هزار نفر در سراسر جهان و کمی بیشتر باشد ، اما سالهای صحنه بلک متال در اسلو که در اطراف فروشگاه ضبط Øystein Aarseth بود ، توانست یک تخیل در ذهن ایجاد کند مجموعه ای که از محوطه محاصره خود خارج شده و بر سوابق غیر قابل شنیدن و خشونت آمیز تأثیر می گذارد ، قتل ها و کلیساها نسل های مختلف موسیقی را سوزانده است (و نه تنها ، Burzum حتی در میان کسانی که هرگز نیمی از نت را نشنیده اند یک یادگار است). همانطور که تد باندی و چارلز مانسون به ما آموخته اند ، شما برای تبدیل شدن به یک افسانه نیازی نیست که فرد خوبی باشید ، در حالی که کشتن مردم و آتش زدن بناهای تاریخی چند صد ساله یک میانبر عالی است. چگونه می توانید در مورد آن صحبت کنید - مانند کسی که تولد بلک متال را در شخص اول تجربه کرده است اما در یک کشور دیگر ساخته شده است و سپس به ساخت فیلم هایی برای مدونا در مورد آن پرداخته است - بدون اینکه آنها را تقبیح کنید یا آنها را جشن بگیرید اما آنها را در صف قرار دهید برخی از حقایق که نیمی از آنها امروزه توسط همان قهرمانان اصلی مورد اعتراض هستند؟


شیطان جزئی

نکته اصلی گفتمان در مورد بلک متال ، به عنوان یک ژانر ، به عنوان یک نگرش ، به عنوان یک صحنه ، به عنوان یک سبک زندگی ، به عنوان همه چیز ، همچنین این است که در اساس درگیری نهفته است که Lords of Chaos را متحرک می کند ، و آن را از "نیمه مستند" تبدیل می کند در مورد چند سال دیوانگی "تا" مهیج ترسناکی که بین وسوسه های هنری و رویکرد ویدیو کلیپارو و کاسیارون شناور است ". به طور همزمان بهترین ایده ای است که Jonas Åkerlund می تواند در برخورد با این موضوع و بزرگترین خیانتی که می تواند نسبت به True Spirit of Black Metal داشته باشد ، یا حتی: Euronom ، قهرمان اصلی Lords of Chaos راوی یک فیلم در مورد تاریخ بلک متال یکی از بازماندگان نیست بلکه مشهورترین مرگ او است؟) ، آیا زاویه ای را که مردی که برای اولین بار رقص عذاب را فیلمبرداری کرد به داستان نزدیک می کرد ، درک می کرد. وارگ ویکرنس یا لویی کاچت که امروز او را صدا می کنند ، از او متنفر می شد ، از او متنفر می شد ، همانطور که توسط ویرایشگر تحریریه که در کانال YouTube خود منتشر کرد ، این را نشان می دهد.

اکرلوند در اولین ثانیه های فیلم صریحاً و کمی پاراکلو به آن اعتراف می کند: داستانی که قصد دارم برای شما تعریف کنم ، ترکیبی از دروغ ها ، حقایق ، افسانه های شهری و لحظاتی است که در آن همه با هم فریاد می کشند "شاه برهنه است " او این کار را به یک دلیل انجام می دهد ، و این دلیل این نیست که "من هنوز هم از آن احمق ها متنفرم" (برخی از اسامی نمایندگان صحنه متال سوئد در میان اولین مظنونان قتل Euronom ظاهر شد) اما "این داستان ارزش گفتن دارد حتی کسانی که این موسیقی را دوست ندارند / لعنتی نمی دهند ". دلیل همه چیز ، موتور مجموعه ای از اخبار مربوط به جرم و جنایت است که به نظر می رسد به عمد نوشته شده است و در عوض واقعاً اتفاق افتاده است ، مردم هستند ، نه موسیقی که آنها گوش می دهند. Åkerlund به تراژیکدی بزرگ انسانی و درگیری ایدئولوژیک بین کسانی که می خواهند توسط همه شنیده شود و کسانی که به دنبال خلوص یک نوع هنری هستند که نخبه گرا به دنیا آمده و باید بمیرد علاقه مند است.


… گاهی اوقات شیطان؟

این بدان معناست که Lords of Chaos یک هیجان عالی دهه نود ، پرتنش و خشن و با برخی از موفقیت ها در فیلم ویدیویی سینما است که توسط Sly ابداع شده است ، و این رویدادهای کدر گروهی از بچه ها را که فقیر ، محروم و مشکل نیستند ، به یک نمایش تماشایی تبدیل می کند. ، به سادگی خسته شده اند و کسانی که در موسیقی و از بین بردن نفس خود راهی برای پوچ پوستی خود پیدا کرده اند. این یک پانک بدون سیاست است ، که شامل قتل مردم بی گناه ، خانواده های نابود شده ، خون و انفجارها نیز می شود ، این یک شرح حال از شرور یک وحشت است اما بسیار بد است که آنها به معنای واقعی کلمه بچه گربه ها را با اسلحه بر روی شانه های خود از طریق جنگل تعقیب می کنند ، بسیار شیطان و از طرف دیگر شخصیت های خود حساس نیستند ، این مدار اتصال کوتاه یکی پس از دیگری است که باعث برافروختن تمام برزوم های جهان می شود و تمام Euronom های جهان را سرگرم می کند. این یک فیلم نیمه موفق است اما در کل یک عمل پوچ و بسیار جالب است که حتی الان هم نمی فهمم جشن گرفتن یا دفن توهین درست است. در همین حال ، بالاخره ، حروف اول!

مسیح و شیدایی ، دو خواننده اول Mayhem کجا هستند؟ آن ماریت ، دوست دختر مرموز و مهمتر از هرگز یورونیمم که Åkerlund کیمیاگرانه از وسیله ای به انسان دیگر و همچنین وسیله نقلیه ای است که به ما نشان می دهد آسمان فریرا بسیار زیبا است ، کیست؟

بازدید : 883
سه شنبه 29 مهر 1399 زمان : 23:56

آغاز انتقام جویان چینی: نقد و بررسی Master Z: The Ip Man Legacy
بررسی ها | 24/04/2019 | توسط توشیرو گیفونی

بنابراین مردان واقعی دست می دهند

این بررسی Master Z: The Ip Man Legacy است ، عنوانی که دونی ین به مرطوب ترین رویاهای اروتیک خود داد. یکی از آلودگی هایی که نیازی به لومینول ندارد. کسی که در آن تناسخ مجدد بروس لی با maipiùmoscio رابرت داونی جونیور است ، که در آن او نقش یک کاپیتان آمریکایی چینی را بازی می کند که در اطراف او در حال ساخت یک جهان سینمایی Marvel Ip است. زیرا ، با خاموش ماسک Mission: Impossible ، دونی ین در تمام این مدت همیشه کوین فیژ بوده است. با توجه به نرخ بالای ثربی ، در این بازبینی از تصاویر پورنوگرافی استفاده می شود - سبیل دیو باوتیستا مربوط به جان هولمز است ، اما با توده چربی 6٪ و احتمالاً نصف بیضه ها - ، او مانند این عکس در چشمک های پر از شکر خود فرو نمی گذارد. لحظه اردوگاه غیر قابل توضیح و متعالی ، شامل خودشیفتگی میهن پرستانه ، برخی از اشکهای رقت انگیز پس از کویتال و بیش از همه ، خداحافظ ، استفاده گسترده از ضربات هدفمند خواهد شد. تم رویایی!

Ip Man 3 فیلمی است که می خواهد مصنوعی باشد اما در عین حال تکنیکی باشد ، پخش می شود. این فیلمی است که در آن دونی ین پس از داشتن تصوری از آینده ، اما هنوز در شکل عالی ، رگ را بست که او را سرزنش می کند زیرا او همیشه نام Ip Man را فلج کرده است: او خود را به عنوان سوپرمن تلفظ می کند. دونی ین به طور قطعی معلم ورزش های رزمی سیگاری قدیمی را با داشتن قدرت های الهی خودکنترلی ، خوبی و انسانیت کنفوسیوس ، به یک مدافع ابرقهرمان میهن تبدیل می کند. Ip Man 3 به لطف داستان فرعی قابل توجهی که به عنوان قهرمان Cheung Tin Chi ، استاد بال بال زیبا ، خوش تیپ ، پدر مجرد ، پر شور در ورزش های رزمی احساس سرگرمی می کند ، کمی خوشحال کننده است ، اگرچه هنوز در سطح Ip Man نیست یک قطب نما اخلاقی در مرحله حل و فصل در آن فصل سوم ، تین چی از غیبت Ip Man در صحنه های رزمی استفاده کرد و مشغول مراقبت از همسر بیمار سخت خود شد ، تا بد جایگاه خود را در راس هرم بال چان بدزدد. به دنبال آن یک دوئل پشت درهای بسته است که در آن دنی ین با ظرافت رقابت را تحقیر می کند. استاد Z با بازنشستگی Tin Chi از تجارت سایه باز (که Toni Jaa نیز در آن شرکت دارد) باز می شود ، که به او اجازه داده آنقدر خراشیده و یک فروشگاه کوچک مواد غذایی را در داخل یک صحنه صدا باز کند "شانگهای ، دهه 60".


موزیکال های هنگ کنگ بهترین هستند

"شانگهای ، دهه 60" به طرز عجیبی همان پویایی Foshan دهه 30 و هنگ کنگ دهه 40 و 50 ، تنظیمات فضا-زمان سه Ip Man را دارد: یک دیو خارجی وجود دارد که در این شانس نه تنها کارهای غیرقانونی انجام می دهد ، بلکه مانند فروش داروهای بد نیز دست کم می گیرد و بدنام هم می شود. یک سرباز انگلیسی وجود دارد که با لباس پیشاهنگی در شانگهای ، به رهبر پلیس های فاسد تبدیل شد که با کمک پلیس بسیار وظیفه شناس چینی ، از شر محافظت می کند و بومیان را آزار می دهد. یک هموطن جاه طلب وجود دارد که او کشور و خانواده اش را بدرقه می کند ، جدا از قانونی بودن ، بله برای هروئین. مانعی برای قهرمان وجود دارد که در دفاع از ضعیف ترین و خیر عمومی ، قدرت بازگشت به استفاده از هنرهای رزمی ، قرار دادن آنها در خدمت هدفی عادلانه و صعود به نیروانای سیفو را پیدا می کند. در بهترین سنت سینمای کلاسیک هنگ کنگ ، همه و همه افراد استاد Z آگاهانه جعلی هستند ، اجسام و اشیای تئاتر سینمایی که بوم های داستان های کهن الگویی را تأکید و تماشایی می کند. او دست سنگین Yuen Woo-ping ، متولد 1945 است که بله "یکی از رقص های ماتریکس" است ، اما او همچنین کارگردانی است که در دهه 70 اولین حضور خود را انجام داد و کمک بزرگی به حرفه جکی چان کرد (مست) استاد) ، سامو هونگ (قصاب باشکوه) ، دونی ین (میمون آهنین) ، جت لی (استاد تای چی) و میشل یوه (وینگ چون). به طور خلاصه ، دونی ین ، تهیه کننده مستر Z و استاد خلاق جهان سینمایی Ip Man ، کارگردانی را انتخاب کرده است که می تواند تغییر دیگری از مثل ملودراماتیک معمول را به نمایش بگذارد ، اما با یک جایزه برنتا از سبک (کافی است) حتی صرفاً قدردانی از استفاده دقیق از کابل) ، توجه به آخرین جزئیات و طعم روایت مطابق با بشکه.


"من برای جویدن استیک و شکستن الاغ به اینجا آمدم"

استاد Z هرگز باعث نمی شود کسی در زندگی موهایش را بیرون بکشد ، مواظب باشید. از نظر برنامه ریزی هیچ چیز جدیدی در این فیلم وجود ندارد. اما این مزیت را دارد که حتی بدون غذا توسط بقیه حماسه Ip Man مورد قدردانی قرار گیرد. دیو باوتیستا که خودش را به عنوان یک انسان خیر بزرگ با یک غذای مخصوص استیک و ورزش غیرقانونی پرتاب کردن یک خاور کوچک رد می کند به شدت از محل خود حداقل به اندازه سبیل او؛ میشل یوهو که درمورد چگونگی تکان دادن شمشیر و چگونگی صحنه آرایی ، هر مقدار که باشد ، درس می دهد

بازدید : 374
سه شنبه 29 مهر 1399 زمان : 23:56

پیرسینگ: اثبات اینکه خواندن The 400 Kicks برای سینما خوب است
بررسی ها | 26/04/2019 | توسط سیسیولینا ورتمولر
آیا به خاطر می آورید که وقتی اولین تلاش "نیکولاس پسس" ، آن لقمه های غیرقابل نجات گلی اوچی دی میا مادره را مرور کردم ، چقدر دلخور شدم؟ قطعه را دوباره بخوانید و خواهید فهمید که با چه تعصبی به این پیرسینگ نزدیک شده ام. و اگر واقعاً می خواهید فیلم را ببینید ، می فهمید که نیکولاس پسس پذیرش من را خوانده و به من گوش داده است! پسر خوب!

نکته 1: خون. در اولین فیلم او ، من گفتم ، Pesce موفق شد در یک هدف تحسین برانگیز داستانی را بر اساس گوشت و خون به نمایش بگذارد و آن را کم خون جلوه دهد. خون کمرنگ بود و چندان معتبر نبود. در اینجا کارگردان تصمیم می گیرد با یک پالت زیبا و درخشان ، رنگ آمیزی کند و بر مقدار زیادی خون قرمز مایل به قرمز اصرار کند. پسر خوب!

نکته 2: بازیگران. باز هم گفتم ، در فیلم قبلی بازیگران همه سگهایی بودند که از پریشانی مریض بودند ، اما در اینجا میا واسیکوفسکا و کریستوفر ابوت (با نگاهی محکم به چک) کار خوبی با آن شخصیتهای احمق احمقانه و کارگردان احمق انجام می دهند. گیر کرد شجاع نه ، شوخی نکن گه خوب محتاط ، در صورت وجود ، و فقط به لطف دریافت من. اما به طور خلاصه ، آنچه را که می توانم انجام می دهم ، اما اگر دانشجو درخواست نكرد ...


ما همچنین می توانیم در اینجا متوقف شویم

رید یک بازنده فقیر و موفق است ، همراه با همسر و دختر کوچکش ، که برای تخلیه ناامیدی و احساس گناه وحشتناک خود ، با دقت تمام در حال برنامه ریزی برای جنایت کامل علیه یک روسپی تصادفی است. همسر درک می کند و از او در این کار حمایت می کند. با این حال ، فاحشه منتخب یک سایکوپات است که کارت های روی میز را عوض می کند: از آن لحظه به بعد ، دو قهرمان داستان بارها و بارها نقش یک قربانی و جلاد را در یک بازی سادومازوخیستی تا پایان باز رد و بدل می کنند ، زیرا ما هرگز نمی خواهیم مصلحت روایی پیدا کنیم قطعی

این ایده از داستانی از ریو موراکامی ناشی می شود که من آن را نخوانده ام اما در واقع جالب است. این ایده ادبیات معاصر است که فریاد می زند: "برای ما فیلم بساز ، مسیح!" ببینید چند ایده جالب را جمع آوری کرده ام؟ بیا ، عجله کن! " و ماهی های حاضر در خدمت نیش می زنند. با این تفاوت که Pesce ، فقیر او ، نمی تواند علاقه کلمه را روی صفحه زنده کند. همانطور که در مورد گلی اوچی دی میا مادره ، او فکر می کند که یک طرح معتبر وی را از کار در قسمت فیلم آن معاف می کند: و فیلمنامه ناگزیر به مزخرف تبدیل می شود. خسته کننده ، نامنسجم ، بدون انگیزه ، بدون ماده ، بسیار زیاد دوستانش از ساندنس هستند که به او پشت می زنند (و او که در این بین فکر می کند "کی می داند Cicciolina Wertmüller این بار چه چیزی را می نویسد؟") خوب ، نیکلاس ، اکنون اینطور است. می دانی ، بیا ، گریه نکن که من بیش از دوستان باحال و حتی تجاوز به تو کمک می کنم).


ضمناً ، به من گوش کن ، این ریش کوچک را قطع کن.

بنابراین ، فراتر از عکاسی زیبا توسط Zack Galler ، فراتر از مینیاتورهای زیبا عناوینی که گریه نمی کنند اما جالب هستند ، چه چیزی باقی مانده است؟ اول از همه یک تخم مرغ لانه زیبا باقی مانده است که Pesce برای وام گرفتن موسیقی متن فیلم های مختلف هیجان انگیز ایتالیایی سرمایه گذاری می کند (بیا ، چقدر برای استفاده از موضوع Profondo Rosso هزینه خواهد کرد؟) ، از نظر تئوری ، او ادعا می کند که این فیلم همچنین یک هیجان است که به آن ادای احترام می کند زردها - اساساً به این دلیل که Pesce پول دارد و آن را به اندازه احمقانه سلاطینی که ببر رام شده را به خانه می آورند یا با لامبو روکش طلا 18K دور می زنند ، احمقانه صرف می کند.

همچنین ایده ای از جنسیت و BDSM وجود دارد که عقب مانده ترین چیزی است که می توان در سال 2019 تصور کرد - یعنی کاملاً با زمانه های اخلاقی ، سانسور ، فلج و فلج همگام است. در این بیگنامی فرویدی ، جنون رید از سرشار از جنسیت مادرش ناشی می شود که او ، با احساس اخته ، به او ارتباط برقرار می کند ، در اینجا بهانه خوبی برای انجام برخی توالی های توهم با افرادی است که با لاتکس کامل لباس پوشیده اند! دختران لباس مانند شلخته! وحشت بدن با زخم های ضربان دار ، urca چه چیزهای جدید!


"پس چگونه پایان می یابد؟" "بو"

از آنجا که در پایان ، رید هم جنسیت ساکت و همسر را رد می کند و هم "منحرف" ، او قادر به انجام یک قتل نیست: او فقط در طول سکانس استمنا خوشحال است که در آن از قتل یک زن غیر موجود تقلید می کند. عدم وجود "بدنه جنایت" یک تست بازیگری عالی برای ابوت است ، این یک نمایش از طراحی صدا است (من از آنها نام نمی برم زیرا تعداد زیادی وجود دارد) ، این یک فریاد روشنفکرانه برای کارگردان است. و این بهترین سکانس فیلم است ، تنها سکانسی که واقعاً فکر می کردم با چیزی هیجان انگیز ، جالب و صمیمانه روبرو شده ام. اما این فقط یک ماهی آب پز بود.

بازدید : 383
سه شنبه 29 مهر 1399 زمان : 23:56

چگونه یک فینال بزرگ ساخته می شود: انتقام جویان - بازی آخر
بررسی ها | 29/04/2019 | توسط Xena Rowlands ، Quantum Tarantino ، George Rohmer و Nanni Cobretti
INTRO توسط Nanni Cobretti

اسپویلر چیست؟
این تخیل ، شهود ، تصمیم و سرعت اعدام است ، اما بدون تخیل و شهود ...
نه خوب ، صادقانه بگویم: هر یک از ما تعاریف مختلفی از اسپویلر داریم ، از "هیچ چیز اسپویلر نیست" تا "پسری در خیابان که می گوید" بوه "اسپویل است" ، بنابراین از نظر ریاضیات رضایت همه غیرممکن است.
صرف نظر از اینکه چگونه در این مورد موضع گیری می کنید ، باید توجه داشت که در این پیچ اتفاقات استثنایی رخ داده است: Endgame ، یک فیلم سینمایی است که هدف آن تبدیل شدن به یکی از بزرگترین درآمدهای تمام دوران ها است ، اگر نه بزرگترین ها ، مجموعه ای کلی از ارتباطاتی که فقط 15 دقیقه اول فیلم را نشان می دهد ، یا صحنه های بسیار کوتاهی که به اندازه کافی اصلاح شده اند و هیچ چیزی از اتفاقات دو ساعت و سه چهارم بعدی را نشان نمی دهد.
در واقع ، تمام داستان ، اگر نه كل ژانر فیلم ، به عنوان یك اسپویلر تلقی می شد.
قبل از ورود به اتاق ، فقط جنبه های اساسی آن شناخته شده بود: انتقام جویانی که پس از جنگ بی نهایت در میدان باقی مانده بودند ، قدرت خود را جمع می کردند و به نوعی اوضاع را برعکس می کردند. و ما کمترین ایده را نداریم که چگونه ، به جز اینکه کسی قلم های خود را ترک کرده باشد (کسانی هستند که قبلاً از ما در شبکه های اجتماعی استقبال کرده اند).
اما همین کافی بود تا در مدت سه روز آنچه که تعداد انگشت شماری از فیلم های تاریخ در کل مدت حضورشان در سینما جمع آوری کرده اند ، جمع آوری شود.
بد نیست ، در چشم انداز امروز که به نظر می رسد تریلرها به دهه 60 برمی گردند که در آن همه چیز با جزئیات گفته شده است.
در نتیجه ، صحبت کردن بدون آشکار کردن اتفاقاتی که در خارج از تریلرهای (فتوشاپ) رخ می دهد غیرممکن است اگر بخواهیم امیدوار به گفتن مبهم چیزهای جالب باشیم: بنابراین ما تعریف کلاسیک را به عنوان اسپویلر در نظر خواهیم گرفت ، یعنی چرخش های غافلگیر کننده ، مرده ها ، پایان ها و غیر اینها. ما هیچ کدام از اینها را انجام نخواهیم داد
بقیه موارد را می توانیم ذکر کنیم ، در غیر این صورت ما در مورد خلأ خیلی طولانی صحبت می کنیم. دوشنبه است و با قضاوت درمورد این کار ، بسیاری از شما قبلاً چهار بار آن را دیده اید.
من اعتماد دارم که در نظرات شما می دانید چگونه رفتار کنید.
از خواندن لذت ببرید

قطعه Quantum Tarantino

اوه ، مارول ، دوباره این کار را کردی!
درست زمانی که همه معتقد بودند که سینکومیک هر آنچه را که باید برای گفتن گفته است ، درست زمانی که فکر می کردیم ژانر کاملاً خشک شده است ، درست در زمانی که انتظارات آنقدر کم بود که - خوب ، بیا ، جلوی مزخرفات را بگیر. انتقام جویان: پایان بازی توسط همه کسانی که حداقل سلیقه فیلم های ابرقهرمانی را دارند ، مورد انتظارترین فیلم تاریخ بود و چطور ممکن نبود ، بعد از بمب اتمی که جنگ بی نهایت بود ، با آن پایان باز و ناخوشایند که به طول انجامید سیلی زدن به هر قاعده سینمای جریان اصلی. پایان بازی نه تنها نتیجه یک دیپتیچ است که از یک سال پیش آغاز شده ، بلکه یک عملیات سینمایی ده ساله است که به 21 فیلم تقسیم شده است: آنها در پیاده روی مشاهیر هالیوود بالا و پایین کشیده می شدند.
من به خودم قول داده بودم که در مورد "شرط بندی برنده" صحبت نکنم زیرا تکرار مکرر همان موارد خسته کننده است ، اما همچنین با بررسی دقیق تر ، چه شرط؟ MCU اکنون یک دستگاه بخار با خلبان اتوماتیک است ، مکانیزمی ساعت سازی که سالها پیش به حرکت درآمده است و از آن زمان به طور غیرقابل تحول به سمت یک هدف بسیار ساده پیش رفته است: آوردن بزرگترین ، بلندپروازترین و موفق ترین فیلم سینمایی کمیک تاکنون. شکست ، پیش پا افتاده ، قابل تأمل نیست. اما هنوز. بچه ها چه چیزهایی هر بار موفق می شود مرا غافلگیر کند.


خیلی بزرگ برای شکست

"راز" فیلمی مانند انتقام جویان: پایان بازی نیز چیزی است که ما سالهاست تکرار می کنیم: جایی که دیگران اصرار دارند فیلمهای (بدی) بسازند که به نظر می رسد اشتباهاً شخصیتها از کمیک آمده اند ، مارول این کار را می کند کمیک با بازیگران واقعی. بدون خجالت ، بدون احساس گناه ، با محاسبه زیاد ، کوچکترین تردیدی نیست ، بلکه با همان قلب است. و در جایی که دیگران به نیازهای یک سیستم تولید که برای این نوع داستان ها ساخته نشده است خم می شوند ، مارول یک قاعده سفارشی ساخته است ، این قوانین را از مطبوعات قرض می گیرد یا اغلب آنها را از ابتدا اختراع می کند. Endgame ترکیب کاملی از همه اینهاست ، بلکه بیش از هر چیز فیلمی است که MCU موفقیت خود را در آن جشن می گیرد ، و در آن فیزیکی مراحل خود را برای گفتن "عالی است ، شما واقعاً کار خوبی انجام داده اید" انجام می دهد. و این کار را با مبارزه با کسانی که هنوز قانع نشده اند ، کسانی که حتی نیستند (برای دوست - همیشه یکی وجود دارد ، من هنوز درک نکرده ام که چطور ممکن است - که می پرسد "آیا می توانم آن را ببینم حتی اگر قبلاً آنها را ندیده باشم؟)" "برای اولین بار من باید با یک نه واضح پاسخ دهم) ، از کسانی که به یاد نمی آورند چه اتفاقی در فیلم های قبلی افتاده است (من برای مثال متعجب شدم که متوجه شدم فیلم با خلاصه شروع نشده است). حتی نشان دادن

بازدید : 1120
دوشنبه 28 مهر 1399 زمان : 20:07

Gangs Of London: دریافت بدون اسپویلر
BLOG | 03/07/2020 | توسط سیسیولینا ورتمولر
از کجا شروع به صحبت در مورد این مجموعه تلویزیونی جدید و عظیم و بی نظیر می کنم؟ چگونه می توان از اغراق ، صفتهای بمب گذاری کننده ، مقایسه با نمایشنامه نویسان متولد استراتفورد بر روی آون یا حماسه هایی که از رمان ماریو پوزو گرفته شده است ، جلوگیری کرد؟ چگونه توضیح دهیم که Gangs Of London واقعا محصولی فوق العاده است ، چگونه می توان "آن را نشان داد" نه فقط "گفتن"؟ آسان نیست ، زیرا این نه قسمت به کارگردانی گرت ایوانز (قسمت های 1 ، 2 ، 5 به علاوه صحنه های اکشن چالش برانگیزتر) ، کورین هاردی (قسمت های 2 ، 3 ، 4 ، 9) و خاویر گنز (6 ، 7 ، 8) ، آنها یک آتش بازی مداوم برای چشم ها هستند و شما را لعنت کنند ، در اینجا ، من قبلاً افتاده ام. بنابراین بیایید این کار را انجام دهیم: من به واقعیت ها پایبند هستم. من به شما می گویم که در قسمت های مختلف چه اتفاقی می افتد ، من اسم زیادی نمی آورم و اسپویل نمی کنم ، همه چیز را به سکانس های منطقی تقسیم می کنم ، به طور خلاصه ، من به شما یک خلاصه کلی از آنچه می توانید انتظار داشته باشید ، می دهم و بعد می بینید. پیوندهای مختلفی به مقالات از سایتهای دیگر وجود دارد: خوب ، کسانی که spoilerzzzz دارند بنابراین شما با مسئولیت خود کلیک می کنید.

ووولنز

بیایید با یک انفجار شروع کنیم: شخصیت اصلی ما الیوت است ، یک پلیس مخفی ، که توسط یک گذشته آسیب زا (و بدیهی است) رنج می برد و همیشه برای شکستن استخوان آماده است. سوپ دیریسو بازیگر یک کاریزمای بزرگ است که بیان احساسی و قدرت بدنی را با هم ترکیب می کند - ایوانز می گوید که دیریسو تحت آموزش سریع ورزش های رزمی قرار گرفت (یعنی قبلا لاغر نبود اما ما یکدیگر را درک می کردیم) تا او بتواند سکانس های مداوم خود را حفظ کند. همانطور که ایوانز از آنها خوشش می آید ، طولانی ، پیچیده ، ترجیحاً با سلاح های غیرمتعارف است و شما را در هر ثانیه در حالت تعلیق قرار می دهد. به طور خلاصه ، الیوت به اعتماد خانواده والاس راه پیدا می کند ، که مشاغل آنها از پولشویی گرفته تا تجارت هروئین تا حدس و گمان های ساختمانی ، میخانه ای پر از گانگسترهای آلبانیایی را ویران می کند. و چگونه این کار را انجام می دهد؟ با آنچه میخانه به او پیشنهاد می کند: عینک (در da la fazza) ، دارت (in de liocchi) ، زیرسیگاری (روی فک) ؛ هنر بدست آوردن و آسیب رساندن هرچه بیشتر. خنده دار است که همه گیری ناگهانی این سکانس را غیرواقعی کرده است ، زیرا این اقدام در مارس 2020 اتفاق می افتد ، اما میخانه های اینجا فردا بازگشایی می شوند.

و سپس الیوت چه کاری انجام می دهد ، راضی به خانه می آید؟ اما حتی برای یک رویا هم نیست. در واقع ، او خود را در نوعی چمباتمه زدن می بیند که یک اراذل و اوباش در لباس زیر ، چکمه ها و جاروبرقی خود قصد دارد دو جوان عشایر ولزی را که با جرقه اولیه یا قتل رئیس جنایتکار فین والاس کار می کنند ، از هم جدا کند. ) دنباله ای دنبال می شود که بی سر و صدا با مسابقه The Raid 2 در آشپزخانه هم تراز است ، در حالی که Iko Uwais و Cecep Arif Rahman قدم های کمی برداشتند و سپس یکدیگر را ذبح کردند. در اینجا "لن قصاب" یک مزیت آشکار دارد و الیوت بیچاره باید یکبار دیگر از هر چیز جانداری که می تواند خود را در برابر نیروی وحشیانه اش محافظت کند استفاده کند.

و ما فقط در قسمت اول هستیم. در زیر موارد مشخصی را بیان می کنم که بعداً اتفاق می افتند.

در قسمت دوم یک تیراندازی رخ می دهد که نصف طول می کشد: شان والاس ، پسر بزرگ فین و صعود کننده بالقوه تاج و تخت ارباب جنایت (آیا این واقعیت نبود که ، بخاطر حسن نیت ، او کودکانه و لمس باشد ؛ جو کول ناامنی های آنها را به طرز شگفت انگیزی رنگ آمیزی می کند) ، تصمیم گرفته است که اردوگاه عشایر باید با خاک یکسان شود. مانند؟ "با حداکثر تعداد گلوله در حداقل زمان" ، با توجه به فرمول جکی لانگ ما ؛ این قتل عام زیر نگاه غرورآمیز و خشمگین ماریان والاس ، پدرسالار زخمی منابع ناشناخته و انحراف بی رحمانه رخ می دهد (میشل فیرلی دیوانه ، که چشم های باورنکردنی او ، به گفته کورین هاردی ، کارگردان مشترک ، شاید ترسناک ترین چیز در سلسله).

در حالی که ما از قسمت 2 بهبود می یابیم ، در 3 ، یک چریک کرد یک دسته از سربازان ترک را که شوهرش را پخته کرده اند ، می کشد (البته به این گروه Gangs Of London می گویند ، اما ملل و ملیت های مختلفی در آن دخیل هستند) و سپس الیوت با یک دیوانه آشنا می شود و او را با اعتماد می پذیرد. در 4 ، به کارگردانی هاردی ، کوچه ای از مرگ با یک پرتو لیزر وجود دارد که برای خندیدن سر منفجر می شود ، مانند توالی راهرو در Resident Evil. اما بیش از همه یک سکانس نهایی چهار و نیم دقیقه ای وجود دارد که تمام قوانین Arca Brawl را بازنویسی می کند ، با یک شام خانوادگی که به یک اتاق عمل بداهه تبدیل می شود و سپس صحنه یک تیراندازی دیگر در حالی که یک کودک ناز برای زندگی ضربه می بیند و بیلی والاس ، پسر کوچک ، دومین ابدی ، یک گلابی بسیار آرام دارد. بیلی والاس (برایان ورنل ، نقاب تیک و روان رنجوری) ، در میان چیزهای دیگر ، یک شخصیت اصلی آشکارا همجنسگراست که از جنسیت او هرگز "برای گفتن چیزی استفاده نمی شود" - فقط همین است. نقش او در تعادل خانواده والاس ، در صورت وجود ، جالب تر است و او را به سمت پایان سوق می دهد تا تصمیمی غیرمنتظره اتخاذ کند. نه تنها

بازدید : 245
دوشنبه 28 مهر 1399 زمان : 20:07

ما بدون خروج از خانه به جشنواره Far Fim Festival 2020 رفتیم
بررسی ها | 06/07/2020 | توسط کوانتوم تارانتینو ، ژان کلود ون گوگ و توشیرو گیفونی
بیست و دومین دوره جشنواره فیلم خاور دور ، یکی از پرشورترین رویدادهای سینمایی تاکنون (و در اودین برگزار می شود! که تقریباً در ایتالیا برگزار می شود! Poooo po po po poooooooo) ، امسال خطر بزرگی را متحمل شد. ما فکر کردیم که این داستان 5G که باعث می شود aiz بیاید فقط مدیران بارها را در نزدیکی دفاتر ، رانندگان تاکسی و کرکس های Airbnb تحت تأثیر قرار داده است ، با این حال ، به طور شگفت انگیزی ، بسیاری از رویدادهای هنری که این ادعا را داشتند ، ما را نیز تضعیف کرد. در مکانهای محدود و با بسیاری از مردم. چه ساده لوحی! من این را کوتاه می گویم: سازمان جشنواره اودین به جای اینکه دور همه فریاد بزنیم ، می میریم ، با انعکاس سریع واکنش نشان داد و تصمیم گرفت کل رویداد را به جایی که همه ما در آن نزدیک هستیم منتقل کند بدون اینکه به صورت خود تف کنیم - اینترنت.
FEFF ، که سالانه منتخبی از جالبترین اخبار سینمای آسیا را به ما ارائه می دهد ، به لطف یک نسخه کاملا آنلاین که بیش از 40 فیلم در رقابت را به مدت 9 روز در جریان پخش قرار داد ، در این دیوانه وار 2020 نیز اثری از خود برجای گذاشته است. و اگر از یک طرف چه بانوی زشت من این است که از تجربه اتاق ، چراغ هایی که خاموش می شود ، مراسم جمعی و سفیه ای که تلفن را نمی بندد ، صرف نظر کند ، از دید آن (ما) که احتمالاً برای بدست آوردن مشکل زیادی داشتیم بودن در کنار بدن و همچنین قلب ، توانایی دیدن بیش از 40 فیلم بدون خروج از خانه اثبات شد.
همانطور که زیبایی جشنواره ها فقط دیدن چیزهایی است که شما هرگز فکر نمی کنید به جستجوی آنها بپردازید ، فقط برای شما ، ما مستقیم به سراغ مواردی رفتیم که برای ما فوتبالی تر به نظر می رسیدند و این همان چیزی است که باید در مورد آن بگوییم.

ASHFALL (کره جنوبی)
آتشفشان Paektu ، در مرز کره شمالی و چین ، آنقدر فوران می کند که زمین حتی در زیر پای کره جنوبی ، که کسانی هستند که فیلم ها را می سازند و دوست آمریکایی ها هستند و سامسونگ و k دارند ، بسیار بلرزد. -Pop و بنابراین ما را دوست دارد. هیچ چیز ، پنج دقیقه از فیلم نگذشته است و جهان در حال آتش گرفتن است و ما به خوبی تحریک شده ایم. فقط خیلی زود معلوم می شود - با پرسیدن یک لرزه نگار نیمه کره ای نیمه کره ای به نام کاساندرا (این درست نیست ، این رابرت است) که سه سال گذشته را صرف کرده است تلاش بیهوده ، به هشدار به همه منفجر شدن Paektu - که از درون در آتشفشان سه جیب ماگما وجود دارد که می تواند منفجر شود و تمام شبه جزیره کره را با خود ببرد. تنها راه برای جلوگیری از این فاجعه ساده و شهودی است: اتاق حفره ماگما را با حفر یک سوراخ مناسب در داخل کوه با استفاده از شش کلاهک هسته ای به ویژه سرقت شده از همسایگان به شمال ، تخلیه کنید. یک پیاده روی سلامتی.
اوه ، من بی شرمانه از دیدن اشفال لذت بردم. در یک برهه ، نسخه فیلم فاجعه 90 آمریکایی ارباب حلقه ها می شود ، با سام و فرودو (در حال سفر به کوه فائکتو) که به ترتیب یک بازیکن سه گانه کره شمالی هستند که می داند چگونه زندگی کند و سه روز از بازنشستگی یک بلستر کره جنوبی است. که او بیش از این برای این مزخرف پیر شده است. این حلقه وجود دارد که یک وسیله هسته ای است که کم و بیش با دست ساخته می شود ، در حالی که هاروک ها ارتش آمریکا و برخی از مردان زشت چینی هستند که می خواستند اورانیوم آقای کیم را خریداری کنند. بیا دیگه. می خواهید به او بگویید که چنین فیلمی چیست؟

IMPETIGORE (اندونزی)
دختری گذشته خود را تحقیق می کند و در آخر به دهکده ای می رسد که مردم کاملاً دوستانه نیستند.
این کار با قرار دادن کلیشه های ترسناک آمریکایی شروع می شود (مهمتر از همه شخصیت های اصلی که به طور سیستماتیک اشتباه ترین تصمیمات را می گیرند) و وقتی فکر می کنید می فهمید که به کجا می رود ، مسیر را تغییر دهید و شما را به یک جهان کاملا جدید منجنیق کنید ، فولکلوری که نمی دانید. شما کاملاً چیزی نمی دانید و همه چیز ناگهان جسورانه و آزار دهنده به نظر می رسد. آنگاه شاید بفهمیم که در اندونزی ترس و وحشت مانند نیمه دوم این فیلم است - جنگلها ، نفرین ها ، جادوگری ها ، فقر و فداکاری های انسانی - و بنابراین از نظر آنها قسمت انقلابی واقعاً قسمت اول است ، اما این یک خطر است که ارزش دویدن دارد.

ما قهرمان هستیم (تایوان)
من آن را آنجا قرار دادم زیرا همانطور که می دانید بدون راکی هیچ فیلم ورزشی وجود ندارد ، همانطور که اکنون آنها را می شناسیم. و حتی این فیلم تایوانی ، به طرز تأکید و برانگیختگی احساسی ، باید شمع هایی را در San Rocco da Filadelfia روشن کند. We Are Champions عنوان بسیار بدی دارد و درباره دو برادر نوجوان است که برای رفتن به بازی بسکتبال از خانه فرار کرده اند (به معنای واقعی و معنایی). دو برادر که یکدیگر را بسیار دوست داشتند تا اینکه دیگر به دلیل اختلاف عقیده از دوست داشتن یکدیگر متوقف شدند و در نهایت اختلافات خود را در زمین بازی حل و فصل کردند زیرا فقط مردان واقعی که بیش از حد مغرور هستند و دامنه احساسی یک سنگ فرش خرد شده را دارند ، می دانند انجام دادن. من اینجا گذاشتم

بازدید : 1192
دوشنبه 28 مهر 1399 زمان : 20:06

منطقه خطر (1987)
بررسی ها | 08/07/2020 | توسط Casanova Wong Kar-Wai
ما می خواستیم در مورد تعدادی فیلم جیمز باند برای آماده سازی فیلم جدید برای شما بگوییم که قرار بود در 10 آوریل اکران شود ، اما سپس به نوامبر منتقل شد.
آیا آنها فکر می کردند که ما را دلسرد می کنند؟
لعنت: حالا ما به اینجا رسیده ایم و همه را به شما می گوییم.
برای شما اصول: 007.

فکر کردن در مورد تیموتی دالتون کمی من را ملایم می کند. هنگامی که شان کانری باند را ترک کرد ، در سال 1967 ، پس از مامور 007 - شما فقط دو بار زندگی می کنید ، همانطور که می دانیم جستجوی دیوانه وار و ناامیدانه برای یافتن یک بازیگر جدید که می توانست بار جالبترین عامل مخفی روی کره زمین را بر دوش خود داشته باشد ، آغاز شد. تاریخ به ما می آموزد که این نقش به جورج لازنبی مدل استرالیایی تعلق گرفت که یک فیلم انفرادی با نام "در مخفیانه خدمات والاحضرت" ساخت ، فقط مانند باگلیونی بازی کرد. لازنبی به این دلیل انتخاب شد که افسانه اینگونه است ، او مخفیانه وارد ممیزی شد و اسپانیسو را گفت و دروغهای زیادی گفت ، "آه ، اما شما آقای کلم بروکلی نمی دانید ، من این کار را کردم و آن هم ، من اینجا و آنجا عمل کردم" ، اما در حال حاضر نیمکت بازیگران طولانی برای تبدیل شدن به باند جدید آماده شده بود. در این میان تیموتی دالتون به انتخاب بروكلی انتخاب شده بود. با این تفاوت که در آن زمان دالتون هنوز کودک بود ، او 21 ساله بود ، تقریباً نیمی از سن کانری وقتی که منصرف شد و بنابراین - طبق گفته های او - او گفت "نه ، متشکرم". بنابراین او همان جا ، روی نیمکت بلند ماند.


اولین قسمت حرفه ای دالتون

و در حالی که او منتظر بود ، لازنبی فوق الذکر و سپس دوست ما راجر مور آمد ، که هفت فیلم برای مجموع 12 سال خدمت شریف ساخت. سپس به سال 1985 می رسیم: مور ، پس از Mobile Target ، در سن 58 سالگی تصمیم می گیرد کناره گیری کند و یک بار دیگر ، جستجوی دیوانه وار و ناامیدانه شروع می شود. تیموتی که اکنون چهل سال دارد ، همیشه روی نیمکت است. دو بازیگر دیگر کنار او نشسته اند: سام نیل و پیرس برازنان. جان گلن کارگردان و بیشتر تهیه کنندگان تصمیم گرفته اند: آنها سام نیل را می خواهند. اما این رئیس بزرگ ، آلبرت بروکلی است که می گوید خیلی قانع نشده است که توافق را منفجر کند. در آن زمان ما Brosnan را انتخاب می کنیم. این بازیگر برای سریال تلویزیونی Remington Steele که در مسیر لغو بود به دلیل رتبه بندی بسیار پایین ، با NBC قرارداد داشت. با این حال ، دقیقاً این خبر بود که بروسنان به عنوان باند جدید انتخاب شده بود که باعث جلب مجدد علاقه عمومی در این مجموعه شد ، که به طرز معجزه آسایی ذخیره و حتی تجدید شد ، و داشتن بازیگر را غیرممکن کرد. در آن مرحله تصور اینکه مربی سرش را تکان می دهد ، خرخره می کند ، به دالتون نگاه می کند و نیمه دهان به او می گوید آسان است تصور کنید: "اوه خوب ، بیا ... سعی کن خوب بازی کنی ، ها؟"

ایده ، همچنین با توجه به تماشای در گیشه فیلم قبلی ، تغییر جهت است. همدردی دوران مور به هر قیمتی رها می شود تا به مبدا برگردد. باند جدید باید مشابه آنچه در کتاب های ایان فلمینگ وجود دارد باشد. یک مامور مخفی سخت که در جهانی زندگی می کند که خطر واقعی است ، جایی که حتی می توانید بمیرید. مردی که سالها تجربه را بر دوش خود دارد و هر روز مانند آخرین اتومبیل زندگی می کند ، در میان اتومبیل های سریع ، نوشیدنی های آتش زا و زنان زیبا از این حیث ، تیموتی دالتون ، بسیار کمتر از مور مباهات ، انتخاب خوبی است: او کمی ناراحت کننده چشم کسی است که همه ذره ذره اش را پشت سر گذاشته است. البته شوخی آماده کم ندارد ، اما شما می فهمید که بیشتر از هر چیز دیگری ژست است. اما بسیار بد است که این شهود و تلاش آشکاری که بازیگر برای دادن زندگی جدید به شخصیت می کند از نظر نوشتن متقابل نیست.


با آن جنون کمی شبیه آن ، که نیمکت طولانی را دیده ایم

بیایید سرما را باز کنیم. ایده آغازین درست است: ما در آستانه شاهد آزمایش بین عوامل مختلف 00 هستیم ، نوعی آموزش. آنها باید از هواپیما بیرون بیایند ، نزدیک ایستگاه رادیویی بنشینند و کنترل آن را به دست بگیرند بدون اینکه از سربازان متعجب شوند. ما آنها را در صورت نمی بینیم ، آنها همیشه آنها را از پشت قاب می کنند. بیننده می داند که در میان آنها 007 جدید وجود دارد ، که قوی ترین از همه است ، اما هنوز نمی داند چه کسی است. عوامل به تدریج از بین می روند و تنش بالا می رود: به زودی ما این کار را خواهیم کرد و هنگامی که او ایستگاه رادیویی را تصاحب کرد ، سرانجام صورت او را قاب می کنند و به کسی می گویند: "باند ... جیمز باند!". اما نه. در وسط سکانس بازی متوقف می شود و چهره 007 جدید به ما نشان داده می شود سپس همه چیز اتفاق می افتد ، ها؟ او به یک اتومبیل پر سرعت می پرد ، از انفجار جلوگیری می کند ، در آخرین لحظه موفق می شود از وسیله نقلیه خارج شود در حالی که می خواهد به آب برخورد کند ، اما افت ولتاژ وجود دارد. گویی یک چیز را به من قول داده ای و یک چیز دیگر را به من داده ای.


دستانم خارش دارد ، خارش می خورم

این احساس ناتمام بودن سپس در بقیه فیلم ادامه دارد. همیشه این تصور وجود دارد که قطعه ای از پازل گم شده است. البته ، 25 سال اول فیلم Bond اکنون جشن گرفته می شود ، همه می دانند که 007 کیست ، اما اگر ایده تجدید

بازدید : 1267
دوشنبه 28 مهر 1399 زمان : 20:05

حادثه اسپاگتو: پسر - نفرین برامس
بررسی ها | 10/07/2020 | توسط جورج رومر
آهنگ تم!

سلام ، اسم من جورج است و به همین دلیل حق بررسی نظرات حماسه پسر را دارم. شاید بگویید چه الاغی! همه شما اشتباه نمی کنید. با این حال ، اگر کمی مرور فیلم قبلی را به یاد بیاورید (اما نه ، آن را به خاطر نمی آورید: اینجاست ، نگران نباشید) ، نوشتم "پسر خیلی بهتر از آنچه انتظار داشتم" ظاهر شد. در اصل سه دلیل وجود داشت:

1. لورن کوهان
2. لورن کوهان
3. لورن کوهان

نه، من دارم شوخی می کنم! گفتیم که دلایل آن سه مورد بود:

1. جهش جنسیتی
2. نوشتن کمتر از حد معمول قابل پیش بینی
3. لورن کوهان


و یک ، دو ، سه: چشم به قلب <3

ویلیام برنت بل ، یک وحشت وحشتناک در غیر این صورت بدون شهرت و بدون تعریف و تمجید ، بیش از هر چیز فیلم را درست به لطف نوشتن متوسط بالاتر از استیسی منیر ، تازه وارد ، به دست آورد. در این بررسی نوشتم که "ما می بینیم که در ترسیم یک دختر نهایی با اشتیاق کمتر از حد معمول ، یک دیدگاه زنانه وجود دارد". خوب ، Shyamalan Twist! ، معلوم شد که استیسی منیر یک مرد است ("e" در "استیسی" باید من را مشکوک می کرد) ، اما سخنرانی کمی تغییر می کند.

پسر ، با توجه به تولید Blumhouses و با بودجه بسیار محدود (10 میلیون دلار) ، یک موفقیت است و دنباله آن بلافاصله در خط تولید قرار می گیرد. ویلیام برنت بل برمی گردد ، اما بالاتر از همه استیسی منیر برمی گردد. تیم برنده تغییر نمی کند ، درست است؟

من دقیقاً نمی دانم این بار چه اشتباهی رخ داده است ، به معنایی که من می دانم ، اما نمی دانم این تقصیر دو نویسنده است که به وضوح لعنتی برای بازگشت به همان موضوعات نداشته اند یا شاید استودیویی که یک ترسناک شرورتر و مطابق با دیگر فیلم های عروسک قاتل. آنچه من می دانم این است که دقیقاً همان چیزی است که ما به آن ادامه می دهیم. نفرین پسر - لعنت برامس ، علاوه بر اینکه عاقبت در معنای وسیع آن است - فضای بازیابی را بهبود می بخشد اما بازیگران صفر است - تا حد ممکن پارکولا را بازی می کند و در نهایت کاملاً مسطح ایده هایی است که اولین ایده را از حد متوسط بدست آوردند. تفاوتی که باعث جذابیت پسر شد را فراموش کنید: در اینجا ژانر وحشت از ابتدا تا انتها یک و تنها یکی است و دقیقاً همان چیزی است که انتظار دارید.

اما مشکل اصلی این است که فیلم ترسناک نیست. چرا ، محکم محکم ، این چیزی است که ما برای آن هستیم ، درست است؟ منظورم این است که ، حتی اگر چیزی را پیشنهاد دهید که کمتر اصل باشد اما بتوانید من را به درستی بترسانید ، در آخر من شما را می بخشم. اما نه: بل (Brent Bell؟) با هدایت خلبان اتوماتیک در راس یک داستان بی رمق ادامه می یابد ، که بلافاصله حوله را پرتاب می کند. حداقل تنش ، اضطراب صفر وجود ندارد و تنها لحظاتی که در حال پریدن روی صندلی خواهید بود لحظاتی خواهد بود که بل (بلنت بل؟) از بلندترین و غیرمنصفانه ترین اسپاگتی های دوره وحشت CEPU استفاده می کند. لورل هنگام صحبت درباره جدیدترین کینه هفته گذشته ، آنها را کاملا تعریف کرد:

ترس ها ، ترس های لعنتی ، اعجوبه تغییر شکل یافته ای که ناگهان با جیغ زدن ظاهر می شوند و در زیر آن یک طرح فراموش شده وجود دارد که SBRAAAM را می سازد.


BRAAAHMS!

از طرف دیگر ، خیلی خنده ام می گیرد که عنوان اصلی (Brahms: The Boy II) دقیقاً مانند جلوه صوتی پرش از ترس ترسناک جعلی به نظر می رسد. سرنخی که باید از قبل به شما بگوید تا تصمیم بگیرید از آن چشم پوشی کنید. اگر تصمیم گرفتید که کاملاً باید آن را ببینید تا بفهمید آیا من می گویم مزخرف ، پس اینجا توقف کنید. همه کسانی که ، برعکس ، هیچ گلی نمی زنند ، برای برخی از ملاحظات اضافی من را پس از SPOILER LINE مناسب دنبال می کنند.

————————— خط دزدگیر ———————————

دوستان sboiler خوش آمدید. برای درک بهتر اشتباه The Boy 2 ، بیایید لحظه ای با طرح داستان روبرو شویم. پس از فرار از جوجه تیغی قاتل فصل اول ، برامس واقعی که در دیوارهای لعنتی پنهان شده است ، لورن کوهان احتمالاً برای جنگ با زامبی ها یا چیزهای دیگر به آمریکا بازگشت. من فکر می کنم این به این دلیل است که در اینجا اصلاً ذکر نشده است: فقط شناخته شده است که مدتی پیش ، در خانه روستایی هلشایر ، خرابکاری رخ داده است.

داستان ، این بار ، به یک خانواده متمرکز است: یک تاجر لندنی با یک همسر آمریکایی (روکش تعجب آور کم کیتی هولمز) و یک پسر کوچک درگیر. چند ماه قبل یک حمله خیلی بد به خانه توسط Scientology آسیب دیده بود و جود کوچک دیگر صحبت نکرده است. برای غلبه بر این آسیب ، خانواده برای مدتی به عمارتی در حومه انگلیس نقل مکان کردند. در آنجا ، در جنگل قدم می زنند ، عمارت هلشایر را کشف می کنند و جود عروسک فیلم اول را که در جنگل دفن شده است ، پیدا می کند. از آنجا که او به هیچ وجه ترسناک نیست ، نه ، به هیچ وجه ، والدین تصمیم می گیرند که جود می تواند او را نزد خود نگه دارد. هیچ وقت نمی دانید که به او کمک می کنید دوباره صحبت را شروع کند! در همین حال ، آنها همچنین با نگهدارنده املاک ملاقات می کنند ، که مسلح به یک اسلحه بزرگ و بازی رالف اینسون ، اصلاً وحشتناک نیست ، نه ، نه.


نه

تعداد صفحات : 2

درباره ما
موضوعات
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    <
    آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 7
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 63
  • بازدید ماه : 140
  • بازدید سال : 383
  • بازدید کلی : 19927
  • کدهای اختصاصی