loading...

دانلود فیلم ایرانی

بازدید : 1180
دوشنبه 28 مهر 1399 زمان : 20:06

منطقه خطر (1987)
بررسی ها | 08/07/2020 | توسط Casanova Wong Kar-Wai
ما می خواستیم در مورد تعدادی فیلم جیمز باند برای آماده سازی فیلم جدید برای شما بگوییم که قرار بود در 10 آوریل اکران شود ، اما سپس به نوامبر منتقل شد.
آیا آنها فکر می کردند که ما را دلسرد می کنند؟
لعنت: حالا ما به اینجا رسیده ایم و همه را به شما می گوییم.
برای شما اصول: 007.

فکر کردن در مورد تیموتی دالتون کمی من را ملایم می کند. هنگامی که شان کانری باند را ترک کرد ، در سال 1967 ، پس از مامور 007 - شما فقط دو بار زندگی می کنید ، همانطور که می دانیم جستجوی دیوانه وار و ناامیدانه برای یافتن یک بازیگر جدید که می توانست بار جالبترین عامل مخفی روی کره زمین را بر دوش خود داشته باشد ، آغاز شد. تاریخ به ما می آموزد که این نقش به جورج لازنبی مدل استرالیایی تعلق گرفت که یک فیلم انفرادی با نام "در مخفیانه خدمات والاحضرت" ساخت ، فقط مانند باگلیونی بازی کرد. لازنبی به این دلیل انتخاب شد که افسانه اینگونه است ، او مخفیانه وارد ممیزی شد و اسپانیسو را گفت و دروغهای زیادی گفت ، "آه ، اما شما آقای کلم بروکلی نمی دانید ، من این کار را کردم و آن هم ، من اینجا و آنجا عمل کردم" ، اما در حال حاضر نیمکت بازیگران طولانی برای تبدیل شدن به باند جدید آماده شده بود. در این میان تیموتی دالتون به انتخاب بروكلی انتخاب شده بود. با این تفاوت که در آن زمان دالتون هنوز کودک بود ، او 21 ساله بود ، تقریباً نیمی از سن کانری وقتی که منصرف شد و بنابراین - طبق گفته های او - او گفت "نه ، متشکرم". بنابراین او همان جا ، روی نیمکت بلند ماند.


اولین قسمت حرفه ای دالتون

و در حالی که او منتظر بود ، لازنبی فوق الذکر و سپس دوست ما راجر مور آمد ، که هفت فیلم برای مجموع 12 سال خدمت شریف ساخت. سپس به سال 1985 می رسیم: مور ، پس از Mobile Target ، در سن 58 سالگی تصمیم می گیرد کناره گیری کند و یک بار دیگر ، جستجوی دیوانه وار و ناامیدانه شروع می شود. تیموتی که اکنون چهل سال دارد ، همیشه روی نیمکت است. دو بازیگر دیگر کنار او نشسته اند: سام نیل و پیرس برازنان. جان گلن کارگردان و بیشتر تهیه کنندگان تصمیم گرفته اند: آنها سام نیل را می خواهند. اما این رئیس بزرگ ، آلبرت بروکلی است که می گوید خیلی قانع نشده است که توافق را منفجر کند. در آن زمان ما Brosnan را انتخاب می کنیم. این بازیگر برای سریال تلویزیونی Remington Steele که در مسیر لغو بود به دلیل رتبه بندی بسیار پایین ، با NBC قرارداد داشت. با این حال ، دقیقاً این خبر بود که بروسنان به عنوان باند جدید انتخاب شده بود که باعث جلب مجدد علاقه عمومی در این مجموعه شد ، که به طرز معجزه آسایی ذخیره و حتی تجدید شد ، و داشتن بازیگر را غیرممکن کرد. در آن مرحله تصور اینکه مربی سرش را تکان می دهد ، خرخره می کند ، به دالتون نگاه می کند و نیمه دهان به او می گوید آسان است تصور کنید: "اوه خوب ، بیا ... سعی کن خوب بازی کنی ، ها؟"

ایده ، همچنین با توجه به تماشای در گیشه فیلم قبلی ، تغییر جهت است. همدردی دوران مور به هر قیمتی رها می شود تا به مبدا برگردد. باند جدید باید مشابه آنچه در کتاب های ایان فلمینگ وجود دارد باشد. یک مامور مخفی سخت که در جهانی زندگی می کند که خطر واقعی است ، جایی که حتی می توانید بمیرید. مردی که سالها تجربه را بر دوش خود دارد و هر روز مانند آخرین اتومبیل زندگی می کند ، در میان اتومبیل های سریع ، نوشیدنی های آتش زا و زنان زیبا از این حیث ، تیموتی دالتون ، بسیار کمتر از مور مباهات ، انتخاب خوبی است: او کمی ناراحت کننده چشم کسی است که همه ذره ذره اش را پشت سر گذاشته است. البته شوخی آماده کم ندارد ، اما شما می فهمید که بیشتر از هر چیز دیگری ژست است. اما بسیار بد است که این شهود و تلاش آشکاری که بازیگر برای دادن زندگی جدید به شخصیت می کند از نظر نوشتن متقابل نیست.


با آن جنون کمی شبیه آن ، که نیمکت طولانی را دیده ایم

بیایید سرما را باز کنیم. ایده آغازین درست است: ما در آستانه شاهد آزمایش بین عوامل مختلف 00 هستیم ، نوعی آموزش. آنها باید از هواپیما بیرون بیایند ، نزدیک ایستگاه رادیویی بنشینند و کنترل آن را به دست بگیرند بدون اینکه از سربازان متعجب شوند. ما آنها را در صورت نمی بینیم ، آنها همیشه آنها را از پشت قاب می کنند. بیننده می داند که در میان آنها 007 جدید وجود دارد ، که قوی ترین از همه است ، اما هنوز نمی داند چه کسی است. عوامل به تدریج از بین می روند و تنش بالا می رود: به زودی ما این کار را خواهیم کرد و هنگامی که او ایستگاه رادیویی را تصاحب کرد ، سرانجام صورت او را قاب می کنند و به کسی می گویند: "باند ... جیمز باند!". اما نه. در وسط سکانس بازی متوقف می شود و چهره 007 جدید به ما نشان داده می شود سپس همه چیز اتفاق می افتد ، ها؟ او به یک اتومبیل پر سرعت می پرد ، از انفجار جلوگیری می کند ، در آخرین لحظه موفق می شود از وسیله نقلیه خارج شود در حالی که می خواهد به آب برخورد کند ، اما افت ولتاژ وجود دارد. گویی یک چیز را به من قول داده ای و یک چیز دیگر را به من داده ای.


دستانم خارش دارد ، خارش می خورم

این احساس ناتمام بودن سپس در بقیه فیلم ادامه دارد. همیشه این تصور وجود دارد که قطعه ای از پازل گم شده است. البته ، 25 سال اول فیلم Bond اکنون جشن گرفته می شود ، همه می دانند که 007 کیست ، اما اگر ایده تجدید

منطقه خطر (1987)
بررسی ها | 08/07/2020 | توسط Casanova Wong Kar-Wai
ما می خواستیم در مورد تعدادی فیلم جیمز باند برای آماده سازی فیلم جدید برای شما بگوییم که قرار بود در 10 آوریل اکران شود ، اما سپس به نوامبر منتقل شد.
آیا آنها فکر می کردند که ما را دلسرد می کنند؟
لعنت: حالا ما به اینجا رسیده ایم و همه را به شما می گوییم.
برای شما اصول: 007.

فکر کردن در مورد تیموتی دالتون کمی من را ملایم می کند. هنگامی که شان کانری باند را ترک کرد ، در سال 1967 ، پس از مامور 007 - شما فقط دو بار زندگی می کنید ، همانطور که می دانیم جستجوی دیوانه وار و ناامیدانه برای یافتن یک بازیگر جدید که می توانست بار جالبترین عامل مخفی روی کره زمین را بر دوش خود داشته باشد ، آغاز شد. تاریخ به ما می آموزد که این نقش به جورج لازنبی مدل استرالیایی تعلق گرفت که یک فیلم انفرادی با نام "در مخفیانه خدمات والاحضرت" ساخت ، فقط مانند باگلیونی بازی کرد. لازنبی به این دلیل انتخاب شد که افسانه اینگونه است ، او مخفیانه وارد ممیزی شد و اسپانیسو را گفت و دروغهای زیادی گفت ، "آه ، اما شما آقای کلم بروکلی نمی دانید ، من این کار را کردم و آن هم ، من اینجا و آنجا عمل کردم" ، اما در حال حاضر نیمکت بازیگران طولانی برای تبدیل شدن به باند جدید آماده شده بود. در این میان تیموتی دالتون به انتخاب بروكلی انتخاب شده بود. با این تفاوت که در آن زمان دالتون هنوز کودک بود ، او 21 ساله بود ، تقریباً نیمی از سن کانری وقتی که منصرف شد و بنابراین - طبق گفته های او - او گفت "نه ، متشکرم". بنابراین او همان جا ، روی نیمکت بلند ماند.


اولین قسمت حرفه ای دالتون

و در حالی که او منتظر بود ، لازنبی فوق الذکر و سپس دوست ما راجر مور آمد ، که هفت فیلم برای مجموع 12 سال خدمت شریف ساخت. سپس به سال 1985 می رسیم: مور ، پس از Mobile Target ، در سن 58 سالگی تصمیم می گیرد کناره گیری کند و یک بار دیگر ، جستجوی دیوانه وار و ناامیدانه شروع می شود. تیموتی که اکنون چهل سال دارد ، همیشه روی نیمکت است. دو بازیگر دیگر کنار او نشسته اند: سام نیل و پیرس برازنان. جان گلن کارگردان و بیشتر تهیه کنندگان تصمیم گرفته اند: آنها سام نیل را می خواهند. اما این رئیس بزرگ ، آلبرت بروکلی است که می گوید خیلی قانع نشده است که توافق را منفجر کند. در آن زمان ما Brosnan را انتخاب می کنیم. این بازیگر برای سریال تلویزیونی Remington Steele که در مسیر لغو بود به دلیل رتبه بندی بسیار پایین ، با NBC قرارداد داشت. با این حال ، دقیقاً این خبر بود که بروسنان به عنوان باند جدید انتخاب شده بود که باعث جلب مجدد علاقه عمومی در این مجموعه شد ، که به طرز معجزه آسایی ذخیره و حتی تجدید شد ، و داشتن بازیگر را غیرممکن کرد. در آن مرحله تصور اینکه مربی سرش را تکان می دهد ، خرخره می کند ، به دالتون نگاه می کند و نیمه دهان به او می گوید آسان است تصور کنید: "اوه خوب ، بیا ... سعی کن خوب بازی کنی ، ها؟"

ایده ، همچنین با توجه به تماشای در گیشه فیلم قبلی ، تغییر جهت است. همدردی دوران مور به هر قیمتی رها می شود تا به مبدا برگردد. باند جدید باید مشابه آنچه در کتاب های ایان فلمینگ وجود دارد باشد. یک مامور مخفی سخت که در جهانی زندگی می کند که خطر واقعی است ، جایی که حتی می توانید بمیرید. مردی که سالها تجربه را بر دوش خود دارد و هر روز مانند آخرین اتومبیل زندگی می کند ، در میان اتومبیل های سریع ، نوشیدنی های آتش زا و زنان زیبا از این حیث ، تیموتی دالتون ، بسیار کمتر از مور مباهات ، انتخاب خوبی است: او کمی ناراحت کننده چشم کسی است که همه ذره ذره اش را پشت سر گذاشته است. البته شوخی آماده کم ندارد ، اما شما می فهمید که بیشتر از هر چیز دیگری ژست است. اما بسیار بد است که این شهود و تلاش آشکاری که بازیگر برای دادن زندگی جدید به شخصیت می کند از نظر نوشتن متقابل نیست.


با آن جنون کمی شبیه آن ، که نیمکت طولانی را دیده ایم

بیایید سرما را باز کنیم. ایده آغازین درست است: ما در آستانه شاهد آزمایش بین عوامل مختلف 00 هستیم ، نوعی آموزش. آنها باید از هواپیما بیرون بیایند ، نزدیک ایستگاه رادیویی بنشینند و کنترل آن را به دست بگیرند بدون اینکه از سربازان متعجب شوند. ما آنها را در صورت نمی بینیم ، آنها همیشه آنها را از پشت قاب می کنند. بیننده می داند که در میان آنها 007 جدید وجود دارد ، که قوی ترین از همه است ، اما هنوز نمی داند چه کسی است. عوامل به تدریج از بین می روند و تنش بالا می رود: به زودی ما این کار را خواهیم کرد و هنگامی که او ایستگاه رادیویی را تصاحب کرد ، سرانجام صورت او را قاب می کنند و به کسی می گویند: "باند ... جیمز باند!". اما نه. در وسط سکانس بازی متوقف می شود و چهره 007 جدید به ما نشان داده می شود سپس همه چیز اتفاق می افتد ، ها؟ او به یک اتومبیل پر سرعت می پرد ، از انفجار جلوگیری می کند ، در آخرین لحظه موفق می شود از وسیله نقلیه خارج شود در حالی که می خواهد به آب برخورد کند ، اما افت ولتاژ وجود دارد. گویی یک چیز را به من قول داده ای و یک چیز دیگر را به من داده ای.


دستانم خارش دارد ، خارش می خورم

این احساس ناتمام بودن سپس در بقیه فیلم ادامه دارد. همیشه این تصور وجود دارد که قطعه ای از پازل گم شده است. البته ، 25 سال اول فیلم Bond اکنون جشن گرفته می شود ، همه می دانند که 007 کیست ، اما اگر ایده تجدید

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

درباره ما
موضوعات
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    <
    آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 5
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 64
  • بازدید سال : 177
  • بازدید کلی : 19721
  • کدهای اختصاصی